شروع چندباره

هر چیزی به وقتش قشنگه ...

تبلیغات تبلیغات

شب اول

صدای فیلم جایزه شیش میاد .. تو اتاق توی رخت خوابی که مامان برام پهن کرده نشستم و دفترچه یادداشتم رو پامه و کلی فکر و ایده و روش تو ذهنمه نمیدونم کدوم یکی رو شروع کنم یا انجام بدم . رفتیم رشت با بچه ها ، جاتون خالی خوب بود ولی نمیدونم چرا من انقد بیحال و فس بودم و اصلا حوصله نداشتم و بچه ها هی بهم میگفتن چی شده چی شده ولی واقعا من هیچ مشکلی نداشتم فقط نمیدونم خسته بودم شاید... حالا بگذریم؛ روز اولمون رو هم گذروندیم و میشه گفت خوب بود .
ادامه مطلب

ظهر روز دوم

خب رسیدیم به ظهر روز دوم من میخواستم زودتر بنویسم ولی نه بسته اینترنت داشتم که بیام نه شارژ داشتم که حتی یه بسته یا شارژ بخرم . که الان دارم تو یادداشت های گوشیم مینویسم تا ببینم بچه ها میتونن برام شارژ بخرن یا نه ! امروز کلاس داشتیم کلاس خوبی بود و بچه هارو دیدم و یکم صحبت کردیم ولی نمیدونم چرا انقد همه سرد شدن دیگه اون رابطه های قدیمی نیست و خیلی همه چی بی روح شده ... شما هم شنیدین که همه چی به باوره و همه چی از ذهن ناخودآگاه ما باعث ایجاد همین زندگیمون
ادامه مطلب

شب دوم

خب سلام اینجا ساعت نزدیک ۸ صبحه و من دارم ولاگ دیشب رو مینویسم حالا بگو چرا به خاطر اینکه عین خرس خوابم میومدو خسته بودم و خوابیدم حتی دیگه یادم نموند که تو یادداشت ها بنویسم البته که نتم نداشتم بیام اینتزنت بی تاثیر نبود خب اینا که همش بهونه است خودمو تبرئه کنم من باختم بدم باختم ولی حس کسایی که میخوان اینبارم ول کنن ندارم . من تو این ولاگ ها هرچی که یهویی به ذهنم میاد رو مینویسم مثل دفتر صبحگاهی اهااااان حالا دفتر صبحگاهی چیه ؟! یه چیز باحال ولی تقریبا
ادامه مطلب

صبح روز سوم

شاید هیچوقت کسی این ولاگ هارو نخونه ولی من عهد کردم که بنویسم روزی ۳ بار ... خب الان همین یک باور منفی و کل مسیرو تغییر میده چرا ؟ چون من تبادل رو دوس دارم دوس دارم برام نظر بذارن انگیزم بیشتر میشه خب وقتی هی بنویسم بنویسم بنویسم و کسی نباشه میذارمش کنار دیگه خب بازم باور اشتباه تو اصلا نباید اینجوری فکر کنی چون همین چیزو جذب میکنی ، خب چیکار کنیم ؟ هیچی فکر بیخود نمیکنی و تلاشتو میکنی و ایمانتو قوی میکنی .
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها